آدامس : تنها چیزی كه توی دهان خانم ها بند می شود.
احمق:كسی كه دختر همسایه را در تاریكی نبوسد.
ادب : یعنی كمك به یك خانم زیبا در عبور از خیابان حتی اگر به كمك احتیاج نداشته باشد.
ازدواج : قمار زندگی است و در قمار معمولا برد با كسی است كه بیشتر تقلب كند.
الكل : مایه گرانبهایی كه همه چیز را محفوظ نگاه می دارد مگر اسرار را.
اوراقچی : تنها موجودی كه زنها را بهترین رانندگان دنیا میداند.
ایده آل : شوهری كه بتواند با زنش به مان دقت و ملایمتی كه در مورد اتومبیل تازه اش دارد رفتار كند.
بزبیار : فلك زده ای كه زنش زشت و كلفتش بیریخت باشد.
بوسه : تصادفی كه فقط یك سیلی به آدم ضرر می زند.
بیست سالگی : دورانی كه پسر ها دنبال معشوقه می گردند دختر ها دنبال شوهر.
خسیس : كسی كه وقتی خانه اش آتش می گیرد برای اینكه پول تلفن ندهد تا اداره آتش نشانی بدود.
خوش بین : مردی كه تصور كند وقتی زنی پای تلفن خداحافظی كند گوشی را خواهد گذاشت.
دوران تجرد : دورانی كه معمولا برای مردها بعد از ازدواج شروع می شود.
رفیق : كسی كه همیشه به شما مقروض است.
زوج ایده آل : شوهر كر و زن لال.
سوءظن : سعی در دانستن چیزیكه بعدا" انسان آرزو می كند ای كاش آنرا نمی دانست.
سرخ پوست : مرد خوشبختی كه وقتی زنش اورا می بوسد صورتش ماتیكی نمی شود.
سنجاق قفلی : تنها قفلی كه بدون كلید باز می شود.
مرد مجرد : كسی كه هنوز عیوبی دارد كه خود نمی داند.
معجزه : دختر خانمی كه زنگ آخر جیم شود و به سینما نرود.
هالو : شوهری كه دستكش ظرفشویی را بجای اندازه دست خودش اندازه دست خانومش می خرد.
:: بازدید از این مطلب : 861
|
امتیاز مطلب : 31
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11